لابه لای همین سطر ها
برایت از نو خواهم نوشت،
مدتی بود سکوت کرده بودم نبودنت را؛
چند وقتی است در حال گشتنم،
زیر بود، زیر نبود ..
- ۷ نظر
- ۲۱ آبان ۹۱ ، ۲۲:۳۰
لابه لای همین سطر ها
برایت از نو خواهم نوشت،
مدتی بود سکوت کرده بودم نبودنت را؛
چند وقتی است در حال گشتنم،
زیر بود، زیر نبود ..
آخر یک روز برای پیدا کردنت
خودم را پیش خودم
لو خواهم داد
به یقین،
و سکوت سردت را
بیاد می آورم که گفتی
"مرده ها گُم نمی
شوند، فراموش می شوند"
گرچه پاییز است!
بیا به میهمانی لاله ها برویم،
و تمام راه
از
گرمی آغوششان سخن بگوییم؛
بیا آغوش در آغوش،
نفس به نفس،
تپش به تپش،
چشم به چشم،
قطره به قطره در نگاه هم
گرمِ گرم بمیریم
و به این فکر نکنیم که فردایی هم هست،
آفتابی خواهد درخشید
و نور جهان را فرا خواهد گرفت.
کم کم دلم برای تو، تنگ نمی شود
این بغض در گلو، نفسم سنگ نمی شود
اصلا میان عاشق و معشوق حساب نیست
ای وای نه نگو که دلم، جنگ نمی شود