من و پدرم با هم آنقدر خوبیم که
وقتی ناز کند، من نیاز میکنم.
+پدرم نازش خریدار دارد
- ۱ نظر
- ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۲۱:۲۹
من و پدرم با هم آنقدر خوبیم که
وقتی ناز کند، من نیاز میکنم.
+پدرم نازش خریدار دارد
من و پدرم با هم آنقدر خوبیم که
من
شبیه او شده ام ، به قول ناظران "کپی برابر با اصل" .
+پدرم نگاهش درد دارد
من و پدرم با هم آنقدر خوبیم که
او حرف میزند ، من گوش میکنم ، باز میفهمد در
دلم چیست.
+پدرم دلم را میبیند
من و پدرم با هم آنقدر خوبیم که
وقتی
با هم ، راه میرویم قدم هایم را عقب تر از او برمیدارم.
+پدرم زیبا راه میرود
من و پدرم با هم آنقدر خوبیم که
او
همیشه مرا به بهترین بودن گوشزد میکند.
+پدرم گذر زمان را میداند
من و پدرم با هم آنقدر خوبیم که
او
را "بابا" صدا میزنم.
+پدرم دوست داشتنی است
من و پدرم با هم آنقدر خوبیم که
... من فقط لبخند میزنم.
+پدرم دستانش شفاست