وقتی خدا رو دوست دارم
ویترین هایِ دُنیا رو کِه میبینَم "میگم ببین دُنیا چقدره ، تو قابِ شیشه ای جا میشِه"
- ۰ نظر
- ۱۵ بهمن ۹۰ ، ۱۴:۲۷
وقتی خدا رو دوست دارم
ویترین هایِ دُنیا رو کِه میبینَم "میگم ببین دُنیا چقدره ، تو قابِ شیشه ای جا میشِه"
وقتی خدا رو دوست دارم
از اَمر بمعروف و نَهی اَز مُنکر نِمی تَرسم.
وقتی خدا رو دوست دارم
میبَخشم تا بَخشیدِه بِشَم.وقتی خدا رو دوست دارم
رویِ تَختِ بیمارِستان هَم کِه باشَم "به بَغَلیم لَبخند میزَنم کِه روحیه بِگیره"
وقتی خدا رو دوست دارم
موقع تقسیم کردن " اول تو بعد من "
وقتی خدا رو دوست دارم
تو یه وسیله نقلیه عمومی " بِه خودَم اِجازِه نِشَستَنُ نِمیدَم ، وقتی بِبینَم یِه بُزرگتر یا خسته تر وایستاده "
وقتی خدا رو دوست دارم
ناراحتی ها" بَرای خودَمَم زیادیه،لازم نیست بَقیه بدونَن"
وقتی خدا رو دوست دارم
تو کارها "رِضایَتِ خُدا از رِضایَتِ دیگران مُهم تَرِـه "
وقتی خدا رو دوست دارم
بِه خودَم اِجازه بی اِحترامی به بقیه رو نِمیدم ، "چون نِمیخوام کسی بِهم بی اِحترامی کُنه"
وقتی خدا رو دوست دارم
همیشه تو رابطِه ها " کمالِ اِحتیاط رو رَعایت میکُنَم "